Wednesday, January 09, 2008

محمود صالحي٬ منصور اسانلو٬ دانشجويان زنداني بايد فورا آزاد شوند

درب زندانها را بايد گشود
شهلا دانشفر

محمود صالحي و منصور اسانلو دو چهره شناخته شده جنبش کارگري ماههاست که در زندانند. جرم محمودصالحي برپايي مراسم اول مه و منصور اسانلو تلاش براي برپايي سنديکاي شرکت واحد و دست داشتن در اعتراضات کارگران واحد و اعتصاب با شکوه آنان در دو سال پيش است. مساله اينست که عليرغم اعتراضات گسترده براي آزادي اين دو فعال کارگري٬ عليرغم به حرکت در آمدن يک کمپين بين المللي براي آزادي آنها که تحت فشار اين اعتراضات شکل گرفته است٬ رژيم اسلامي تا کنون تن به آزادي آنها نداده است. موضوع چيست؟

از سوي ديگرمي بينيم که در آستانه شانزده آذر رژيم دست به دستگيري دانشجويان ميزند و بعد از برپايي مراسم شانزده آذر دانشجويان چپ و راديکال را دستگير و زنداني ميکند و امروز عليرغم اينکه اين دستگيريها بهاي سنگيني براي رژیم پيدا کرده است٬ عليرغم اعتراض هر روزه در دانشگاه ها و گسترش دامنه آن به سطح جامعه و سطح جهاني و تبديل شعار زنداني سياسي آزاد بايد گردد به شعار هر حرکت و اعتراضي در جامعه٬ کشاکش براي آزادي اين دانشجويان ادامه دارد. وضعيت از چه قرار است؟

با نگاهي عميقتر به اين واقعيات٬ ميتوان استيصال رژيم را آشکارا ديد. واقعيت اينست که جنبش کارگري در ايران گامهاي مهمي به جلو برداشته است. نقطه عطفي را پشت سر گذاشته است و امروز به وزنه اي تعيين کننده در تحولات سياسي تبديل شده است. ما شاهد اين هستيم که کارگران عليرغم محروميت از حق اعتصاب و حق تشکل٬ هر روزه دست به اعتصاب و مبارزه ميزنند و رهبران کارگري با اسم و مشخصات خود جلوي صحنه قرار دارند و بعضا حتي در سطح جهاني به چهره هاي شناخته شده تبديل شده اند. در زندان نگاهداشتن محمود صالحي و منصور اسانلو بعنوان دو چهره سرشناس جنبش کارگري در واقع تلاشي از سوي جمهوري اسلامي براي کمرنگ نشان دادن اين دستاوردها و باز پس گرفتن اين پيشروي ها از سوي رژيم است. محمود صالحي و منصور اسانلو اکنون براي رژيم معنايي سمبوليک پيدا کرده اند که رژيم عملا براي زندان نگاهداشتن آنها دارد بهاي سنگيني ميپردازد٬ اما حاضر به آزاد کردنشان نميشود. در زندان نگاهداشتن محمود صالحي و منصور اسانلو يعني نه به حق تشکل٬ نه به حق اعتصاب٬ نه به حق برپايي اول ماه مه و همه حقوقي که امروز عملا کارگران با مبارزاتشان دارند آنرا تحميل ميکنند و نقطه اوج آنرا در يازده روز اعتصاب با شکوه ٥ هزار کارگر نيشکر هفته تپه و بيانيه ٦ ماده اي آنها که در آن بر مجمع عمومي بعنوان حق مسلم خود تاکيد گذاشته بودند٬ ميتوان ديد.

از همين رو مبارزه براي آزادي محمود صالحي و منصور اسانلو يعني در هم شکستن اين تلاش از سوي رژيم و تثبيت پيشروي هاي جنبش کارگري. بايد اين مبارزه را هر چه فشرده تر و قدرتمند تر به پيش برد. بايد با مبارزات خود براي آزادي اين دو فعال کارگري کاري کنيم که رژيم تاب پرداخت هزينه بيشتري براي آنرا نداشته باشد و وادار به عقب نشيني شود.

آزادي محمود صالحي و منصور اسانلو بدون شک توازن قوا را به نفع جنبش کارگري و کل جامعه تغيير ميدهد و آزادي آنها بايد به خواست اول هر حرکت و اعتراضي در جامعه تبديل شود. بويژه امروز محمود صالحي جانش در خطر است. پزشکي قانوني عليرغم وضع وخيم جسمي محمود صالحي٬ راي به ماندن او در زندان داده است و اين خود سندي گوياست براي اينکه صداي اعتراض خود را به اين راي بلند کنيم و از جهانيان بخواهيم که رژيم اسلامي را به عنوان يک رژيم جنايتکار محکوم کنند و اعتراضي جهاني حول اين جنايت آشکار شکل دهيم.

از سوي ديگر همانطور که اشاره کردم مساله دستگيري وسيع دانشجويان چپ و کمونيست است. اينجا نيز واقعيت مهمي که در مقابل ما قرار ميگيرد اينست که امروز چپ يک جنبش اجتماعي وسيع است. امروز چپ را در همه عرصه هاي مبارزه در جامعه ميتوان ديد که دارد قدرتمند جلو مي آيد. امروز آشکارا ميتوان ديد که اين شعارها و پلاکاردهاي چپ است که در هشت مارس ها٬ اول مه ها و شانزده آذرها و در مناسبت هاي مختلف بلند ميشود. ميتوان به روشني ديد که اين چپ است که در روز جهاني کودک از به زير کشيدن اين جهان وارونه سخن ميگويد٬ در اعتراضات معلمان با شعار معيشت منزلت حق مسلم ماست٬ سوسياليسم بپا خيز براي رفع تبعيض سخن ميگويد و در خاوران با مشت هاي گره کرده سرود انترناسيونال سر ميدهد. و ميبينيم که که از شبح اين چپ و اين بار تحت عنوان کمونيست کارگري ها دارند سخن ميگويند.

رژيم براي اينکه اين چپ را عقب براند٬ دانشجوياني را که امروز به اسم چپ با جسارت جلو آمدند و آزاديخواهي را فرياد زدند دستگير ميکند. اما ميتوان ديد که با اين کار خود تا همين جا بهاي زيادي پرداخت کرده است. اينهم بخش مهم ديگري از حقيقتي است که امروز ما شاهدش هستيم. بعبارت روشنتر دستگيري دانشجويان چپ توسط رژيم اسلامي يعني تلاش رژيم براي عقب زدن اين جنبش قدرتمندي که کل جامعه را فرا گرفته است و دارد آزادي٬ برابري ٬ هويت انساني را فرياد ميزند. و پرچم آنرا دانشجويان با شعار يا سوسياليسم يا بربريت٬ زنده باد انقلاب سوسياليستي بلند کردند. بايد با صفي قدرتمند و متحد اين تلاش را عقب زد و در هم شکست.

مبارزه براي آزادي زندانيان سياسي٬ مبارزه براي آزادي دانشجويان دستگير شده٬ محمود صالحي و منصور اسانلو يعني مبارزه براي حق تشکل٬ حق اعتصاب٬ يعني مبارزه براي آزادي و برابري٬ و رها کردن کل جامعه از شر اين رژيم . امروز اين کارگران٬ معلمان٬ دانشجويان و انسانهاي آزادیخواه و برابری طلب هستند که بخاطر مبارزه براي خواستهاي برحق خود در زندانند. اين زنان معترض هستند که عليه قوانين ارتجاعي اسلامي ايستاده اند و مبارزه ميکنند و به اسارت کشيده ميشوند و اين جوانان هستند که براي يک زندگي شاد و انساني مبارزه میکنند و دستگير و زنداني ميشوند. مبارزه براي آزادي بدون قيد و شرط زندانيان سياسي يعني گرفتن اين ابزار سرکوب از دست رژيم. شعار زنداني سياسي آزاد بايد گردد٬ بايد به شعار هر روزه هر حرکت و اعتراضي تبديل شود و براي آن متحد و متشکل شد.
امروز ما با يک جنبش بالنده براي آزادي زندانيان سياسي روبروييم. امروز بهترين فرصت براي حرکت به سمت باز کردن درب زندانها و آزادي تمامي زندانيان سياسي است. بايد براي اين امر مهم قدرتمند و متحد خيز برداشت. *

No comments: