Tuesday, September 30, 2008

سازش و راست روي تا كجا؟ در حاشيه اطلاعيه "كانون صنفي معلمان"

شهلا دانشفر
"وعده بس است خواستهايمان را بدهيد" اين حرف همه معلمان است. معلمان سالهاست که براي خواستهايشان مبارزه ميکنند. اما تا کنون جز وعده و جز سرکوب و تهديد و فشار پاسخي نگرفته اند. معلما ن خواهان افزايش فوري حقوقهايشان هستند. معلمان بارها فرياد زده اند که نميخواهند زير خط فقر زندگي کنند. خواهان يک زندگي شايسته انسان هستند. ميگويند که خواهان تسهيلات لازم براي تامين مسکن و بهداشت و درمان رايگان هستند. ميگويند تبعيض بس است. معلمان خواهان حق تشکل و حق اعتصاب و حق تجمع و پايان يافتن خفقان و تفتيش عقايد در محيط کارشان هستند. معلمان اين خواستها را به اشکال مختلف اعلام کرده و الگوهاي خوبي از اعتصابات با شکوه سراسري و تجمعات هزاران نفره داشته و تا هم اکنون توانسته توجه جامعه را به خواسته هاي خود جلب کنند و به يک مرکز ثقلي تبديل شوند. مبارزات معلمان ادامه دارد و خواستهايشان پابرجاست. معلمان همواره از هر فرصتي براي تجمع کردن استفاده کرده و هرگاه فراخواني به تجمعي بوده است وسيعا شرکت کرده و شعارها و خواستهاي خود را فرياد زده اند. معيشت منزلت حق مسلم ماست. ٢٨ سال گذشت پول نفت ما کجا رفت. از جمله شعارهاي معلمان در تجمعات اعتراضي شان بوده است که در واقع جوهر چکيده اعتراضات کل جامعه است.
اگر كسي اين خواستها و اين چند مورد اعتراض چند سال اخير معلمان را با آنچه "كانون صنفي معلمان" دنبال ميكند مقايسه كند متوجه ميشود كه اين كانون بهيچ وجه نماينده معلمان نيست و همچون ترمزي بر سر راه حركت معلمان عمل ميكند. امسال با بازگشايي مدارس كاري كه اينها كرده اند اينست كه همزمان با تلاش معلمان براي برپايي روز جهاني معلم كفش و كلاه كرده اند و رفته اند با دو نماينده مجلس اسلامي قرار ملاقات گرفته اند و افتخار ميكنند كه با اينها به توافق رسيده اند كه هر دو طرف تند رويهايي كرده اند. يعني هم معلمان كه خواستهايشان مثل افزايش حقوقهاي زير خط فقر و مسكن و تبعيش و امثال اينها را مطرح كرده اند و هم دولت كه معلمان را دستگير و سركوب و بازداشت و اخراج كرده است، تند روي كرده اند!! واقعا چه سازش شرم آوري!
ماجرا اينگونه است كه امسال نيز با بازگشايي مدارس معلمان به استقبال سازماندهي اعتراض براي خواستهايشان رفتند. در اين ميان "کانون صنفي معلمان" بعنوان سخنگوي معلمان جلو افتاده و در جستجوي ملاقات و رايزني با مقامات دولت و مجلس و غيره و با پيش کشيدن دوباره طرح نظام هماهنگ حقوقها٬ و غيره ٬ طبق معمول تلاش كرد خواستهاي معلمان را طبق معمول به مجاري قانوني و پاسکاري بين مجلس و وزارت آموزش و پرورش بكشاند. متاسفانه واقعيت اينگونه است كه معلمان هر بار با اعتراضي گسترده بيرون آمده اند٬ اعتراضاتي برپا داشته و فشارهايي آورده اند٬ اما در فقدان يک تشکل واقعي و راديکال براي خود٬ کانون صنفي معلمان زمام کار را بدست گرفته و با اعلام اينکه برويد منزل تا ببينيم نتيجه مذاکرات و بررسي طرح در مجلس به کجا خواهد کشيد٬ عملا همچون ترمزي در مقابل ادامه اعتراضات معلمان قرار گرفته است. بدين ترتيب محدود نگاهداشتن مبارزات معلمان به چهارچوبه هاي قانوني عملا اعتراضات آنان را به حالت فرسودگي کشانده است.
از جمله کانون صنفي معلمان براي تحت کنترل نگاه داشتن اعتراضات معلمان٬ در ١٢ ارديبهشت امسال تحت عنوان روز معلم ٬ معلمان را به جمع شدن در مرقد مطهري و خانعلي فراخواند و يا در بحث بر سر انتخابات بدنبال پيدا کردن راهي براي کشاندن معلمان به ائتلاف با مشارکت و اصلاحگرايان درون حکومت و رفتن پشت انتخابات مجلس اسلامي بر آمد. بحدي كه بهشتي از سران اين کانون گامي هم به پيش گذاشت و بحث بر سر کانديد بودن او به جنجالي در درون کانون و دور شدن معلمان از اين تشکل کشيده شد. . اما عليرغم همه اينها٬ فشار بالاي کار٬ سطح پايين حقوقها و گراني هر روزه قيمت ها و راديکال موجود در ميان معلمان همواره فضاي اعتراضي را در ميان آنان بالا نگاه داشته است و همواره مترصد پيدا کردن فرصتي براي بيان اعتراض و مبارزه شان بوده اند. در ادامه ايفاي اين نقش است که باز امروز ما شاهد اطلاعيه اخير دبيرخانه تشکل هاي صنفي معلمان وکانون صنفي معلمان از وقايع مربوط به جريان دستگيري سران اين کانون در ٢٧ شهريور هستيم. در اين اطلاعيه ضمن گزارش از چگونگي ماجرا و قرار تجمع ٦٠ نفر از سران اين کانون به منظور تدارک مراسم ٥ اکتبر (١٤ مهر) روز جهاني معلم٬ گفته ميشود كه "در جلسه اي در منزل يکي از آنان در محدوده فلکه چهارم تهرانپارس و ايستگاه متروي در دشت (علم و صنعت) ٬ و قرار حضور کاظم جلالي نماينده مجلس اسلامي و مخبر کميسيون امنيت ملي در اين جلس.." روشن ميشود که قرار بعدي آنها بحث و گفتگو با حاج بابايي از اعضاي هيئت رئيسه مجلس و دبير کميته مشترک دولت و مجلس در ٢٧ شهريور بوده است که نيروي انتظامي در محل حاضر شده و حدود ٤٠ نفر از آنان را بازداشت ميکند.
سپس در ادامه اطلاعيه بعد از گزارش اوليه شرح ماجرا٬ از برخوردهاي بعضا خوب و بعضا بد با معلمان و از اينکه نيروهاي پليس امنيت و سربازان و درجه داران نيروي انتظامي ضمن اينکه "موظف به اجراي دستورات بودند" اما تسليم متانت معلمان ميشدند٬ سخن ميگويد و آخر کل لب مطلب را بيان ميکند. آنهم ماجراي ديدار با حاجي بابايي عضو هيئت رئيسه مجلس هفتم و رئيس فراکسيون فرهنگيان در روز بيست و هفتم يعني فرداي دستگيري تعدادي از معملان است. در اينجا نيز به گفته اطلاعيه کانون دو طرف صحبت هاي مبسوطي ميکنند. و به گفته اين حضرات هر دو طرف بر تعامل بيشتر و اجتناب از برخوردهاي تند و نسنجيده تاکيد ميکنند و راضي از سازشي که صورت گرفته است٬ حاج بابايي ١٥ آذر را وعده ميدهد و حضرات سران اين کانون به گفته خودشان بعد از ٤ ساعت مذاکره با يک مشت وعده و وعيد و قول و قرار بر اينکه دست از پا خطا نخواهند کرد٬ جلسه به "نتيجه" ميرسد. يعني تجمع بي تجمع صبر كنيد تا ١٥ آذر.
در يک کلام کانون صنفي معلمان در پيشگاه نماينده مجلس اسلامي از جانب معلمان امضا داده يا پذيرفته است كه طرح خواستهاي برحق معلمان "تندروي" اي در حد اخراج و دستگيري و ضرب و شتم معلمان توسط نيروهاي سركوبگر بوده است. واقعا شرم آور است. کانون صنفي معلمان با تاکيد بر اينکه دو طرف از برخوردهاي تند اجتناب خواهند کرد٬ در واقع دولت را خاطر جمع کردند که امسال اعتصاب و اعتراضي در کار نخواهد بود. روز جهاني معلمي در کار نخواهد بود. و به خيال خود ميخواهند بار ديگر معلمان را با وعده سه ماه ديگر به منزل بفرستند.
معلمان اين وعده ها را نمي پذيرند. معلمان گوششان به اين سازش ها بدهکار نيست. گزارش دبير خانه کانون صنفي معلمان برگه اي ديگر در بي اعتبار اين کانون و سران سازشکار آنست. معلمان راديکال بايد جلو بيفتند. همه جا کانون را بدست بگيرند. اعلام کنند که هيچکدام از اين حضرات که به نمايندگي از معلمان سخن ميگويند٬ سخنگوي واقعي آنان نيستند. و اعلام کنند که ٥ اکتبر روز جهاني معلم روز اعتراض آنها خواهد بود و از هم اکنون قطعنامه و بيانيه خود را به مناسبت اين روز اعلام کنند. اعلام کنند که حکم اعدام فرزاد کمانگر معلم کامياران بايد لغو و فوري اززندان آزاد شود. اعلام کنند که تمامي پرونده هاي تشکيل شدن براي معلمان معترض بايد٬ باطل شود و احکام تبعيد و اخراج و زندان براي آنان لغو گردد. اعلام کنند. که حق تشکل و تجمع و اعتصاب را حق مسلم خود ميدانند و معلمان راديکال و معترض براي بدست گرفت کانون هاي خود جلو بيفتند و نگذارند که اينگونه عليرغم اراده و خواست معلمان زد و بند شود. بگويند که ما خواهان افزايش مستقيم و قابل توجه دستمزدهايمان هستيم. ديگر منتظر نظام هماهنگ نيستيم. حقوق ما بايد حداقل دو ميليون باشد. و بدين ترتيب پرچمدار مبارزه براي افزايش دستمزدها شوند. همچنين بر روي ديگر خواستهاي خود ايجاد تسهيلات لازم براي تامين مسکن٬ بهداشت و درمان رايگان و ديگر خواستهايشان شوند.

No comments: