Monday, November 20, 2006

جمهوری اسلامی و فاشیسم


جمهوری اسلامی و فاشیسم
روژان امید- اصفهان
جمهوری اسلامی به تازگی رفتار وحشیانه ای را در ادامه بر خوردهای فاشیستی اش با مهاجران افغانستانی در پیش گرفته است و دوره جدیدی از جمع آوری انبوه و باز گرداندن این مهاجران به افغانستان را در پیش گرفته است
به نظرم این مسئله را از چند جهت میتوان نگاه کرد. - مسئله نحوه برخورد تا کنونی جمهوری اسلامی ایران در قبال این افراد- تفکر و نگرش موجود در میان مردم نسبت به این مسئله – برخورد خود این مهاجرین با مشکلات – راهکار و برون رفت واقعی از این معضل
هر چند سیاستهای خرد ج.ا. در مواجهه با این مسئله گاه بالا و پایین رفته اما مسیر کلی اش همواره بر یک خط سیر میکند. یکی از این موضع گیری ها اینکه به دنبال توجیهی برای مسئله ،هر معضل اجتماعی که مردم روزانه با آن درگیر هستند به گردن این افراد انداخته میشود و این ها مقصر جلوه داده میشوند.( همانند دیگر حکومتهای سرمایه داری ، چرا که اگر بخواهند به ریشه بپردازند و کنه مشکلاتی را بر زندگی مردم سایه انداخته را بررسی کنند به اساس و چهارچوب خود شان میرسند
این مقصر نمایی مهاجران افغان در رابطه با مسائلی همچون اعتیاد ، فحشا، بیکاری و...از جمله مواردی است پر واضح در تبلیغات رسانه های حکومتی دیده می شود. مخصوصا در سالهای خاصی این مسئله بسیار پر رنگ جلوه میکرد. ساده ترین آنها آماری است که هر روزه در روزنامه ها به چشم میخوردند . آمار قتل، تجاوزو...که حتما در 50% آنها افغانستانیها مجرم هستند.بحث من این نیست چقدر این آمار و ارقام به واقعیت نزدیکند، چیزی که مورد اشاره من است بزرگنمایی و نحوه پرداخت به اینهاست . در سریالها و فیلمهای تی وی حضور این مهاجران همیشه به نحوی تحقیر آمیز بوده. هیچگاه به جایگاه اجتماعی بالایی تعلق ندارند ، شغلشان در نهایت یک کارگر ساختمان ، یک پادو و امثالهم ، از نظر مالی بسیار معمولی و در سطح پایین و در بهترین حالت شخصیتهای مفلوک ساده ای که مثلا براحتی مسشود سرشان کلاه گذاشت و از همین سادگی شان هم آخر مرتکب اعمال ناشایست میشوند!!برای روشن تر شدن این مطلب مثالی میزنم ، همزمان با درگیری مردم افغانستان با یکه تازیهای طالبان و جنگهای داخلی و... کلیپی از شبکه های سراسری پخش شد حاوی تصاویر و اشعاری حول مظلومیت مردم افغان و... واکنش عمده مردم (همین مردمی که هر روز تحت بمباران تبلیغات همه جانبه ارگانهای تبلیغاتچی دولت هستند) به این کلیپ این بود که : " دوباره چه کاسه ای زیر نیم کاسه است ، باز چه سیاستی پشت این پرده است؟"
واقعیت این است که هر چند حکومت برای تصویر سازی از مجموع رسانه ها و وسایل ارتباط جمعی ( که در ایران کلا تحت سیطره و اختیار دولت است) استفاده نموده و در این رابطه عرق ملی ، انواع خواسته های ناسیونالیستی و... را پر و بال داده و به کمک گرفته و توانسته در گوشه ها و زوایای تفکرات مردم شاخه بدواند ، اما هنگامی که کمی بیشتر به عمق می روید و دقت بیشتری میکنید ، متوجه میشوید که بر مردم ایران اصلا پوشیده نیست که مقصر اصلی معضلات جامعه خود ج.ا. است و این مسئله براحتی درمحاوره روزمره مردم قابل مشاهده استو در اتوبوس ، تاکسی ، پارک ، اطاقهای انتظار و.... و به نظرم این واکنش بسیار قابل توجه است .. ... یک مثال کارگران در ایران مراسم اول مه (روز جهانی کارگر) را در کنار کارگران مهاجر با هم بر گزار میکنند و این یعنی که مسئله شان در نهایت یکی است.
اگر امروز در تفکر جاری در سطح جامعه باز گرداندن این مهاجرین به کشورشان بدیهی و پذیرفتنی مینماید ، یکی از مهم ترین دلایلش عدم امکان حضور علنی دیدگاههایی دیگر و تبلیغاتشان در جامعه است . اینکه آلترناتیو دیگری اجازه مانور دادن ندارد، در باور عمومی و شکل گیری آن بسیار مهم و تاثیر گذار است .
ادامه دارد

....

No comments: